۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه

گنجینه های گوهر



پنجشنبه گذشته، سوم ژوئن، پیرو پژوهش پیشین و درجستجوی  فیلم‌های کلاسیک ایرانی موجود در آرشیو‌‌های فرانسوی (از جمله آرشیو سینماتِک فرانسه) به دژ سن-سیر در حوالی پاریس رفتم.  بارویی که روزگاری برای دفاع از پاریس بنا شده امروز پناهی‌ا‌ست برای سینما، برای دفاع از دستاورد تاریخی هانری لانگلوا و ژُرژ فرانژو، برای حفظ آثار سینمای فرانسه و جهان. فرصتی استثنایی برای گم شدن میان فریم‌ها و حلقه‌های  بی‌شمار سلولوئید، میان واحدهای تاریخی- زمانی(سینمایی و فیلمیک) کریستالیزۀ و البته جدا از هم در قوطی‌های فلزی و نوستالژیک فیلم! همچنین نیت و فرصت دیدن گنجینه های گوهر (1345) ابراهیم گلستان روی میز مونتاژ.  بیست هزار و صد و شصت فِریم بداعت و ظرافت در تصویر و فُرم، چهارده دقیقه  لطافت و صراحت کلام. خوشبختانه نسخه سینماتک هیچ آسیبی ندیده  و نور و رنگ جادویی و پر‌زحمت فیلم به سان نسخه فارسی موجود و در دسترس، پرده ای سرخ فام از بی فکری و بدسلیقگی (ناشی از اِتالوناژ ناشیانه و خودسرانه به هنگام  تبدیل فیلم به دی-وی-دی) برخود ندارد. فیلم را به زبان فرانسه می دیدم و لذت آن را با بانوی پیر متصدی آرشیو تقسیم می کردم. میز را دوساعت اجاره کرده بودم پس بارها و بارها  فیلم را دیدم و یادداشت برداشتم. نکتۀ هیجان انگیز اینکه آن جملۀ نهایی معروف و محذوف از گفتارنسخۀ فارسی را در نسخۀ فرانسوی شنیدم: « و تاج پهلوی مانند نقطۀ پایان در انتهای حکایت».
برای دوستانی که فیلم را ندیده اند و تصوری از آنچه گلستان کرده ندارند بخش پایانی گفتار گنجینه های گوهر را در زیر می آورم. فیلمی از جواهرات سلطنتی ایران و به سفارش بانک مرکزی  تا هدیه ای باشد به مناسبت بیست و پنجمین سال سلطنت به محمدرضا شاه پهلوی. اما حاصل آن نیست که می باید! اگر می توانید حتما  گنجینه های گوهر را ببینید، داوری با شما.

« هرگز جلال و جلوه یاقوت با فخر و حشمت تاریخ بستگی نداشت.
هرگز درخشش الماس تضمین زنده ماندن ملت نشد.
این سنگها نشانه نعمت نبود.
هر سنگ از میان اینهمه گوهر
گویای صفحه‌ای‌ست از سرگذشت مردم ایران
تاریخ بی تفاخر سیصد سال در جمله‌های  پر‌جلای جواهر.
{و تاج پهلوی مانند نقطه پایان در انتهای حکایت/ نسخه فرانسوی زبان}
گنجینه‌های گوهر دیروز امروز تبدیل گشته است به تضمین پول مملکت
امروز ثروت یعنی غنای زنده زاینده.
امروز قدرت یعنی تفکر انسان. »

پ.ن1:در تمام لحظات تماشای فیلم، در اوج خوشی افسوسی مکرر رنجم می داد؛ اینکه چرا و تا کِی گنجینه های هنر و فرهنگ مان را می بایست در چهارسوی جهان جستجو کنیم و نه در کنج امن خانه!
پ.ن2: عکس‌برداری ممنوع بود. کیفیت پایین عکس‌ها محصول دوربین موبایل و دلهره عکاس است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر